Web Analytics Made Easy - Statcounter

این جوان اهل گنجه، علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب را به خوبی آموخت و در همان دوران نشانه‌های استعداد شاعری در او نمود پیدا کرد. یکی از شانس‌های مهم زندگی‌اش این بود که در دوران اتابکان آذربایجان زندگی می‌کرد. آنان به زبان و ادبیات فارسی و اشاعه فرهنگ و تمدن ایرانی توجه زیادی می‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخلاف جعل‌های تاریخی برخی که می‌خواهند با تحریف تاریخ، وحدت ملی و سرزمینی در کشور ما را تضعیف کنند، اتفاقاً اتابکان خودشان ترک‌نژاد بودند اما حامیان زبان فارسی محسوب می‌شدند و از شاعران حمایت می‌کردند و یکی از مهم‌ترین شاعرانی که مورد حمایت آنان قرار داشت همین الیاس پسر یوسف است که وقتی شاعری‌اش جدی شد، تخلص نظامی ‌را برای خود انتخاب کرد. 

آذربایجان مرکز شاعران بزرگ فارسی‌زبان
همچنان که گفتیم نظامی از پدری فارسی‌زبان متعلق به سرزمین‌های مرکزی ایران، مادری کرد و در منطقه‌ای زاده شد که به دلیل هم‌مرز بودن با سرزمین‌های مسیحی، دارای خصلتی چندفرهنگی و چندزبانی بوده است. در چنین شرایطی زبان فارسی به عنوان عاملی برای ایجاد ارتباط مشترک میان مردم این سرزمین عمل می‌کرده است و وجود شاعرانی قدرتمند مانند نظامی ‌و خاقانی از گنجه و شروان که هر دو از سرهنگان زبان فارسی هستند، نشان می‌دهد در این منطقه بازار ادبیات و شاعری داغ بوده است و شاعران بسیاری به زبان فارسی می‌سروده‌اند که از میانشان یکی دو نفر به اهمیت این دو بزرگ، برآمده‌اند. این نکته را هم درباره نظامی ‌باید بگوییم که او در طول زندگی خود جز یک سفر کوتاه به نواحی اطراف شهرش، همه عمرش را در گنجه طی کرد. شاید وقت و زمان لازم برای پی‌ریزی کاخ بزرگی که قرار بود در زبان فارسی ایجاد کند، به او اجازه نمی‌داد به فکر جهان‌گردی و کسب تجربه‌های جدید و تازه درباره جهان پیرامونش باشد، چنان‌که سعدی شاعری که در زمان مرگ نظامی، یک ساله بود؛ از دل گشتن جهان توانست مصالح لازم برای بنای کاخ ادبی مورد نظرش را فراهم کند. برای اینکه به یاد بیاوریم نظامی ‌چقدر احساس وقت تنگی می‌کرده است باید به یاد داشته باشیم که او تجربه‌های اصلی و درخشان شاعری‌اش را خیلی دیر آغاز کرد. 
مخزن‌الاسرار که از برجسته‌ترین نمونه‌های ادبیات تعلیمی‌ در زبان فارسی است، نخستین اثری است که او آن را (اگر تاریخ تولد احتمالی او را مبنا قرار دهیم) در آستانه ۴۰سالگی به پایان برد. پس از آن مثنوی عاشقانه خسرو و شیرین را در ۴۱سالگی کامل کرد و بعد در حدود ۴۳سالگی منظومه عاشقانه دیگری به نام لیلی و مجنون را تنها در چهار ماه به پایان برد.
پس از آن بود که هفت پیکر را در سن ۵۸سالگی و اسکندرنامه را در ۶۵سالگی کامل کرد و به این ترتیب در مدت زمانی حدود ۲۵ سال، پنج گنجش را کامل کرد و اگرچه از او غزل‌ها، قصاید، قطعات و رباعیاتی نیز باقی مانده است اما کار اصلی و سترگ او در همین ۲۵ سال انجام شد و آنچه او آن را در این دوره کوتاه انجام داد، شعر فارسی را صاحب گنجینه‌ای کرد که تا ابد مورد توجه و تقلید بسیاری از شاعران پس از نظامی ‌قرار گرفت.

کار ویژه شعر نظامی چیست؟
اما تأثیر ویژه نظامی ‌بر شعر فارسی چیست؟ بگذارید از اینجا شروع کنیم که شعر در گذشته علاوه بر کارکردهای زیبایی‌شناسانه و ایجاد لذت هنری، دارای کارکرد رسانه‌ای هم بوده است یعنی در زمانی که مردم نه تلویزیون، نه ماهواره، نه اینترنت و نه هیچ وسیله دیگری جز همین نوشتن و مکتوب کردن نداشته‌اند، شعر کارکردی فرای بهره‌مندی برای لذت هنری داشته و یکی از این کارکردها هم سرگرمی‌سازی بوده است، مانند هر رسانه‌ای. برای سرگرمی ‌مخاطب چه وسیله‌ای بهتر از داستان و قصه‌گویی! در آن زمان، وظیفه اصلی داستان‌گویی بر عهده نظم و شعر بوده است به این دلیل که مردم سوادی نداشته‌اند و برای آموختن بهتر و به یاد سپردن داستان‌ها، استفاده از شعر و بهره گرفتن از وزن شعر بهترین راه حل بوده است. پیش از نظامی، ‌فردوسی توانسته بود با جمع‌آوری و تبدیل داستان‌های ملی و اسطوره‌ای، گام مهمی ‌در این راستا بردارد ولی ادبیات فارسی هنوز چیزی کم داشت و آن هم داستان‌گویی عاشقانه بود. 
نظامی‌ در این ۲۵ سال توانست به این نیاز پاسخ دهد. البته پیش از نظامی، فخرالدین اسعد گرگانی یکی از داستان‌های عاشقانه ایران باستان به نام «ویس و رامین» را به شعر درآورده بود اما نیاز به منظومه‌های تازه‌تر و بیشتر که البته از نظر ادبی و فنی هم قدرتمندتر باشند، هنوز احساس می‌شد. نظامی ‌این کار را به شکلی انجام داد که مهر و امضای شاعر داستان‌سرا و بهترین قصه‌گوی عاشقانه تاریخ ادبیات فارسی را تمام و کمال به نام خود کرد. 
او البته شاعری داستان‌سراست اما داستان‌های عاشقانه‌اش هم از حکمت و اندیشه‌ خالی نیست و جابه‌جا در هنگام روایت داستان، نکاتی عمیق و اشاراتی دقیق می‌آورد و نشان می‌دهد موفقیت او در داستان‌سرایی نتیجه دانایی، توانایی فنی و دانش عمیق او در حوزه‌های مختلف است. او نه تنها توانسته است نیاز مخاطب به داستان‌های عاشقانه و سرگرم‌سازی را پاسخ بگوید، بلکه مخاطبان شعرش را از چشمه‌های جوشان حکمت و دانایی‌اش سیراب کرده است، اتفاقی که در شعر بسیاری از مقلدانش روی نداده است به همین دلیل استقبال از شعر آن‌ها به اندازه استقبال و تعلق خاطر مردم به شعر خود نظامی‌ نبوده است.

خبرنگار: آرش شفاعی

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: ادبیات فارسی زبان فارسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۷۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتاب‌های شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهر‌های عزیز» را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کرده‌اند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعر‌هایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشور‌های فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوند‌های فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرز‌های جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوند‌ها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • شکست سکوت رسانه‌های فارسی زبان در برابر اعتراضات دانشجویان آمریکا
  • (ویدئو) دردسرهای فریدون زندی برای صحبت به زبان فارسی
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • تأکید مدیر شبکه آموزش بر پاسداشت زبان فارسی و شعر و موسیقی اصیل ایرانی
  • اهمیت ویژه به پاسداشت زبان و ادبیات فارسی ، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • پاسداشت ادبیات، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • شاعری که مایه افتخار ایرانیان است
  • شاعران ۵ کشور برای عملیات وعده صادق شعر سرودند
  • ۴۰۹ متقاضی واحد صنفی در چهارمحال و بختیاری پاسدار زبان فارسی شدند